نویسنده: محمدهادی معرفت




 

در ابتدای 29 سوره از سوره‌های قرآن، یك یا چند حرف از حروف الفبا وجود دارد كه مجموعاً 78 حرف است كه با حذف مكررات، 14 حرف می‌شود. یعنی نصف حروف هجاء كه 28 حرف است. این حروف (واقع در اوایل سوره‌ها) را «حروف مقطعّه» گویند. یعنی حروفی كه پیش هم چیده شده‌اند اما كلمه‌ای را تشكیل نداده‌اند. اگرچه در كتابت سرهم نوشته شوند، ولی در قرائت، جدا از هم خوانده می‌شوند، مانند «ا ل م ص». مجموع حروف چهارده گانه عبارتند از: (أ. ح. ر. س. ص. ط. ع. ق. ك. ل. م. ن. ه. ی) بدرالدین زركشی گوید: «از تركیب این حروف می‌توان این جمله را ساخت:‌ «نصٌ حكیمٌ قاطعٌ له سرٌّ». فیض كاشانی جمله‌ی «صراطٌ علیِّ حقٌ نُمْسِكُهُ» را ساخته است. سوره‌هایی كه در ابتدای آنها حروف مقطعه قرار دارند عبارتند از:

حروف مقطعه

سوره

حروف مقطعه

سوره

حروف مقطعه

سوره

الم
الم
یس
ص
حم
حم
حم عسق
حم
ن

لقمان
سجده
یس
ص
غافر
فصّلت
شوری
زخرف
قلم

الر
كهیعص
طه
طسم
طس
طسم
الم
الم
حم
ق

حجر
مریم
طه
شعراء
نمل
قصص
عنكبوت
روم
احقاف
ق

الم
الم
المص
الر
الر
الر
المر
الر
حم
حم

بقره
آل عمران
اعراف
یونس
هود
یوسف
رعد
ابراهیم
دخان
جاثیه

نظریِّه‌های مختلف درباره‌ی حروف مقطعه

درباره‌ی حروف مقطعه سخن بسیار گفته شده و آرا و نظریات گوناگونی ارائه گردیده است. شاید بیش از بیست نظریه، چنانچه فخر رازی در تفسیر خود گرد آورده است، در این زمینه وجود دارد. ولی زیربنای اساسی این گفته‌ها را می‌توان به سه دسته تقسیم كرد:
1. حروف مقطعه از متشابهات قرآن می‌باشد كه هرگز قابل حلّ نبوده و از جمله‌ی مجهولات مطلق است و راه علم به آن، كاملاً بر مردم بسته است. از ابوعمرو عامربن شرحبیل شعبی تابعی مشهور (متوفای 104) نقل شده كه گفته: «به ظاهر آن ایمان داریم و علم به آن را به خدا وامی گذاریم.»
ولی اهل كلام این باور را مورد نكوهش قرار داده، جهل مطلق را به گونه‌ای كه حتی پیامبر و دیگر اولیا الهی از آن بی‌خبر باشند، در هیچ كجای قرآن نمی‌پذیرند. زیرا چگونه ممكن است در كتابی كه با وصف «مُبین؛ آشكار» آراسته شده، چیزی یافت شود كه كاملاً رو پنهان داشته است. خداوند می‌فرماید: «کِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَیْکَ مُبَارَکٌ لِیَدَّبَّرُوا آیَاتِهِ وَ لِیَتَذَکَّرَ أُولُوا الْأَلْبَابِ‌ (1)؛ [این] كتابی مبارك است كه آن را بر تو نازل كرده‌ایم تا [درباره‌‌ی] آیات آن بیندیشند و خردمندان پند گیرند.»
آری اگر مقصود بسته بودن راه علم بر عامّه است كه اهل دقت و نظر نیستند، شامل اولیای مخلص خداوند نمی گردد. در این صورت فرض عوض می‌شود و نظریه‌ی دوم به شرح زیر پدید می‌آید.
2. رموزی هستند میان خدا و رسول، كه جز اولیای مقرّب الهی كسی به آن راه ندارد. «لاَ یَمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُونَ‌(2)؛ جز پاك شدگان به آن دسترسی ندارند».
ارباب ذوق گفته‌اند: سخن گفتن با رمز و اشارت شیوه‌ی أحباب است، كه در راه و روش دوستی به كار برند. حبیب را بر آن گاه و رقیب را از آن بیگانه می‌دارند. «میان عاشق و معشوق رمزی است، چه داند آن كه اشتر می‌چراند.» سید رضی الدین ابن طاووس (متوفای 664) از كتاب «حقائق التفسیر» نوشته‌ی ابوعبدالرحمان محمد بن الحسین سُلَمی (متوفای 412) روایتی از امام جعفر بن محمد صادق (علیهما السلام) آورده، كه فرموده است: «الم، رمز و اشارتی است میان خدا و حبیب او محمد (صلی الله علیه و آله)؛ خواسته تا كسی جز او بر آن آگاه نگردد. آن را به صورت حروف درآورده تا آن رموز را از چشم اغیار دور نگاه دارد و تنها بر دوست روشن و ظاهر سازد. » (3) علامه‌ی بلاغی گوید: «جای شگفتی نیست كه در قرآن گفتگوهای رمزی و اشارت به اسرار خصوصی باشد كه تنها با رسول گرامی و اُمنای وحی انجام گرفته باشد.» (4) ابن بابویه ابوجعفر صدوق (متوفای 381) گوید: «دیگر سبب در فرو فرستادن اوایل برخی سوره‌ها به حروف مقطعه آن است كه شناخت آنها ویژه‌ی اهل عصمت و طهارت باشد تا به وسیله‌ی آنها دلیل اقامه كنند و معجزات بر دست آنان ظاهر گردد و اگر شناخت آن برای همه مُیسّر بود، هر آینه برخلاف حكمت و موجب فساد در تدبیر شمرده می‌شد.» (5)
بیشتر اهل نظر بر همین راه رفته‌اند؛ حروف مقطعه را رمز و اشارتی می‌دانند كه جز اولیای مقرب، كسی را بدان راه نیست. در میان عرب نیز چنین شیوه ای وجود داشته كه با رمز و اشارت سخن می‌گفتند. (6) شرح و تفسیر آن را در جای خود آورده‌ایم.
3. این حروف صرفاً حروف مجرده هستند با همان خاصیّت آوائی كه دارند، چیزی جز آن در بر ندارند؛ نه رمز و اشاره‌اند و نه معنایی جز خاصیّت آوایی دارند. آری حكمت آوردن این حروف در اوایل این سوره‌ها از محدوده‌ی الفاظ و اصوات تجاوز نمی‌كند.
زمخشری گوید: «این چهارده حرف-كه نصف حروف هجا هستند- كاملاً نیمی از صفات حروف را دارا هستند: نیمی از حروف «مهموسه»: «ص. ك. ه. س. ح» و نیمی از حروف «مجهوره»: «أ. ل. م. ر. ع. ط. ق. ی. ن» و نیمی از حروف «شدیده»: «أ. ك. ط. ق» و نیمی از حروف «رخوه»: «ل. م. ر. ص. ه. ع. س. ح. ی. ن» و نیمی از حروف «مطبقه»: «ص. ط» و نیمی از حروف «منفتحه»: «أ. ل. م. ر. ك. ه. ع. س. ح. ق. ی. ن» و نیمی از حروف «مستعلیه»: «ق. ص. ط» و نیمی از حروف «منخفضه»: «أ. ل. م. ر. ك. ه. ی. ع. س. ح. ن» و نیمی از حروف «قلقله»: «ق. ط» . . . سپس گوید: «چه بزرگ است خداوندی كه حكمتش در هر چیزی دقت نشان داده است.» (7)
برخی گفته‌اند: از آن جهت نصف حروف الفبا را آورده تا به عرب بگوید اگر راست می‌گویید كه این كلام بشر است و از همین حروف تركیب یافته، پس شما نصف حروف دیگر را بیافزایید و سخنی این چنین بیاورید. بدرالدین زركشی این قول را از قاضی ابوبكر باقلانی نقل می‌كند. سپس می‌گوید: «این حروف به گونه‌های مختلف آورده شده است: «كاف و نون» بیش از یك بار نیامده. «عین و یاء و‌هاء و قاف» دو بار. «صاد» سه بار. «طاء» چهار بار. «سین» پنج بار. «راء» شش بار. «حاء» هفت بار. «الف و لام» سیزده بار. «میم» هفده بار. زركشی اضافه می‌كند: «یكی از اسرار دقیق این حروف، آنكه هر سوره بیشترین كلمات آن با همان حرفی كه در ابتدای آن واقع شده، تركیب یافته است. مثلاً سوره‌ی «ق» بیشترین كلمات مشتمل بر حرف «قاف» را داراست؛ مانند قول. قرب. تلقی. رقیب. سابق. قرین. القا. تقدم. متّقین. قلب. قرن. تنقیب. قتل. تشقّق. بُسُوق. رزق. قوم. . . و امثال آن، و این خود نكته‌ای است نهفته در پس پرده‌ی این حروف. نكته‌ی دیگری كه در سایه‌ی این حروف خفته؛ معانی وارده در این سوره‌ها است؛ مثلاً در سوره‌ی قاف، معانی وجود دارد كه با حرف قاف تناسب دارند، مانند: شدّت. جهر. قلقله. انفتاح. هم چنین در سوره‌ی «ص» كه مشتمل بر چند خصومت است: خصُومت كفار با پیامبراسلام، خُصومت نزد داوود، خصومت اهل جهنم، خصومت در ملأ أعلی بر سر علم و خصومت ابلیس. در سوره‌ی قلم نیز، آخرین حروف آیات آن بر «ن» است و كلمات آن بیشتر با نون می‌باشد.» زركشی همچنین می‌گوید: «سوره‌هایی كه با دو حرف یا بیشتر آغاز شده، همین رابطه را با كلمات و معانی هر سوره دارند.» اضافه می‌كند: «این از جهت لفظی این حروف است و چه بسا از جهات معنوی اسرار بزرگی در آن نهفته باشد.» (8)
جلال الدین سیوطی می‌گوید: ‌«هر سوره كه به یك یا چند حرف از این حروف آغاز شده، بیشتر كلمات و حروف آن، از همان حرف تشكیل شده است. لذا هر سوره همان حرفی كه در آغاز دارد، خورند او است. و اگر «ق» را به جای «ن» یا بالعكس قرار دهیم خورند آن نیست. سوره‌ی «ق» بیشترین كلمات آن با حرف قاف تركیب یافته است. هم چنین حرف «راء» در سوره‌ی یونس كه در بیش از 200 كلمه واقع گردیده، با این حرف آغاز شده است. سوره‌ی اعراف كه «ص» بر «أ. ل. م» اضافه شده، بدین سبب است كه كلمات مشتمل بر حرف صاد در این سوره بسیار است. »(9)
برخی گفته‌اند آوای این حروف در آن روزگار هنگام تلاوت قرآن موجب جلب توجه حاضرین بوده تا به قرآن گوش فرا دهند، زیرا معاندین پیوسته در این صدد بودند كه سروصدا ایجاد كنند تا نوای قرآن به گوش ره گذران عرب نرسد: «وَ قَالَ الَّذِینَ کَفَرُوا لاَ تَسْمَعُوا لِهذَا الْقُرْآنِ وَ الْغَوْا فِیهِ لَعَلَّکُمْ تَغْلِبُونَ‌ (10)؛ به این قرآن گوش فراندهید و سخن بیهوده در آن اندازید، باشد تا پیروز شوید.»
برخی آن را سوگند گرفته‌اند. خداوند به این حروف سوگند خورده است، مانند دیگر اشیا كه مورد سوگند خدا قرار گرفته است: تین، زیتون، شهر مكه و غیره، زیرا سوگند خوردن به حروف به جهت آن است كه اصل كلام در تمامی زبان‌ها بر پایه‌ی این حروف است.
علامه طباطبایی در تفسیر سوره‌ی شوری درباره‌ی این حروف فرموده: «چنانچه در سوره‌هایی كه به حروف مقطعه افتتاح شده تدبّر شود؛ مانند «الم»ها، «الر»ها، «طس»ها و «حم»ها، هر آینه می‌یابی كه این سوره‌ها از حیث محتوا مشابه یكدیگرند، سیاق آنها یكنواخت است. لذا ممكن است حدس زده شود كه میان این حروف و محتوای سوره‌های مربوطه رابطه ای وجود دارد. مثلاً سوره‌ی اعراف به «المص» مصدّر گشته، شاید جامع بین محتوای سوره‌های «الم» و سوره‌ی «ص» باشد. همچنین سوره‌ی رعد كه مصدّر به «المر» گشته شاید جامع بین محتوای سوره‌های «الم» و سوره‌های «الر» باشد و. . . لذا چنین استفاده می‌شود كه این حروف رموز و اشارت‌هایی باشند میان خدا و رسول، كه از دید ما پنهان است و بیش از این نحو ارتباط، چیزی از آن نمی‌دانیم. باشد كه دیگران بیشتر و بهتر از آن دریابند. شاید به همین معنا اشارت باشد. آنجا كه مولا امیرمؤمنان (علیه السلام)‌ فرموده: «هر كتاب گزیده‌ای دارد و گزیده‌ی این كتاب (قرآن) حروف الفبایی است كه در آغاز سوره‌ها واقع گردیده است. » (11)
رأی مختار همان اشارات رمزی است. یعنی این حروف مشتمل بر اسراری است كه میان خدا و رسول بوده و امنای وحی بر آن آگاهند و اگر امكان داشت دیگران از آن آگاهی یابند، از آغاز به صورت رمز درنمی آمد.
آری امكان دارد آثار و فوایدی بر آن حروف مترتب باشد، از قبیل آنچه زمخشری و زركشی گفته‌اند و اخیراً علامه طباطبایی به آن اشارت فرمود. شاید این برداشت‌ها نمودی باشد از آنچه در این حروف نهفته است. باشد تا دیگران در آینده فواید ارزنده‌تری از آن دریابند. لذا هرچه باشد، این حروف یكی از موارد شگفت انگیز قرآن به شمار می‌آید كه اسرار بزرگی را برای همیشه، در بر خواهد داشت.

استفاده از رایانه درباره‌ی حروف مقطعه

اخیراً یكی از دانشمندان مصری مقیم آمریكا (دكتر رشاد خلیفه) سعی كرده از رایانه درباره‌ی حلّ رموز «حروف مقطعه»‌ استفاده كند و به گمان خود به نتیجه‌هایی رسیده است. مجله‌ی «آخر ساعة» مصر (شماره‌ی 1996-24 نوامبر 1973-20 ذوحجه 1392) شرحی از كار وی نگاشته كه اجمالی از آن به شرح زیر است:
«با تغذیه‌ی رایانه تمامی حروف قرآن را در مدت دو سال مورد بررسی قرار داده و با گرفتن آمارهای متعدد، چنین به دست آورده كه حروف واقع در اوایل سوره‌ها، بیشترین حروف واقع شده در آن سوره‌ها است. مثلاً حرف قاف در سوره‌ی «ق» بالاترین آمار حروف آن سوره را تشكیل می‌دهد و حتی بالاترین آمار را در این سوره بر سایر سوره‌ها نشان می‌دهد. یعنی نسبت حرف قاف در این سوره از نسبت آن در سایر سوره‌ها هم بالاتر است؛ و همچنین حرف صاد در سوره‌ی «ص» بالاترین آمار را در این سوره و سایر سوره‌ها نشان می‌دهد و نیز حرف نون در سوره‌ی «قلم» بالاترین آمار را در این سوره و سایر سوره‌ها نشان می‌دهد؛ جز یك سوره (سوره‌ی حجر) كه رقم «ن» در این سوره بالاتر از سوره‌ی «قلم» است. ولی چون در ابتدای سوره‌ی «حجر» حروف «الر» واقع شده و این سوره با چهار سوره‌ی دیگر (یونس، هود، یوسف و ابراهیم) كه در ابتدای آنها نیز «الر» واقع شده، مشابه است؛ اگر مجموع پنج سوره را یك سوره فرض كنیم و یك جا حساب كنیم، می‌بینیم كه نسبت حرف «ن» در سوره‌ی قلم» از نسبت آن در این پنج سوره- روی هم رفته- بیشتر است. در سوره‌هایی كه با دو حرف آغاز شده مانند سوره‌ی «طه» مشاهده می‌كنیم كه نسبت این دو حرف در این سوره بالاترین آمار را نشان می‌دهد. »
اضافه می‌كند: «ولی رایانه در مقابل «حم» اندكی توقف نموده است. این دو حرف در ابتدای هفت سوره واقع شده (غافر، فصلت، شوری، زخرف، دخان، جاثیه و احقاف). نسبت برتری این دو حرف نه فقط در این هفت سوره مراعات شده بلكه در تمامی سوره‌های مكی (86 سوره) مشاهده می‌شود. یعنی تمامی سوره‌های مكی را كه 86 سوره‌اند باید یك جا به حساب آورد، آنگاه برتری و بالاترین رقم این دو حرف مورد ملاحظه قرار گیرد.
هم چنین در سوره‌ی «یس» دو حرف «ی. س» برتری آنها در تمامی سوره‌های قرآن كه پیش از سوره «یس» نازل شده مشاهده می‌شود. قابل ملاحظه است كه پیش از سوره «یس»، 40 سوره در مكه نازل شده است. پس مجموع 41 سوره‌ی مكی را باید یك جا حساب كرد، تا برتری این دو حرف (ی. س) در آنها مشاهده شود.
اما سوره‌هایی كه به «الم» افتتاح شده‌اند، چهار سوره‌ی مكی (عنكبوت، روم، لقمان و سجده) و دو سوره‌ی مدنی (بقره و آل عمران) هستند. برتری این سه حرف در چهار سوره‌ی مكی روی هم رفته است و اما نسبت به دو سوره‌ی مدنی باید تمامی سوره‌های قرآن را در نظر گرفت» (12). . . تا آخر، بیان كرده. خلاصه آن قدر تبصره و تقیید در مدّعای خویش آورده كه خاصیت قاعده بودن را از بین برده است. بعدها گفته‌های وی مورد سوء ظن قرار گرفت. وی برخی ادعاهای ناروا نمود كه از جانب مراجع مكه‌ی مكرمه مورد نكوهش قرار گرفت، مردم را از وی برحذر داشتند و او را با نام «دجّال» یاد نمودند. (13) در جاهای دیگر نیز كوشش‌های فراوانی در این زمینه انجام گرفته كه برخی تا حدودی موفق و بیشتر ناموفق بوده‌اند. در «التمهید» به برخی از آنها اشارت رفته است. (14)

پی‌نوشت‌ها:

1. ص38: 29.
2. واقعه56: 79.
3. ابن طاووس، كتاب سعد السعود، ط نجف، ص217.
4. آلاء الرحمان، ج1، ص 64.
5. غفاری، كمال الدین، ج2، ص 640.
6. رك: التمهید، ج5، ص310-315 و نیز المیزان، ج18، ص9.
7. تفسیر كشاف، ج1، ص 29-31 با كمی اختصار. البته برخی صفات را فروگذار كرده كه در پاورقی تفسیر تكمیل شده و ما آن را به طور كامل در التمهید، ج5، ص306 آورده‌ایم.
8. زركشی، البرهان، ج1، ص167-169.
9. سیوطی، معترك الأقران، ج1، ص71.
10. فصّلت41: 26.
11. رك: المیزان، ج18، ص6.
12. مشروح طرح او را در التمهید، ج5، ص316-321 آورده‌ایم.
13. رك: هفته نامه‌ی «اخبار العالم الاسلامی» صادره‌ی مكه 24، ج1، 1409ه. ق/ 2 نوامبر 1989م سال 23، شماره‌ی 1103.
14. التمهید، ج5، ص305-323.

منبع مقاله :
معرفت، محمدهادی؛ (1389)، علوم قرآنی، قم: مؤسسه‌ی فرهنگی تمهید، چاپ پانزدهم.